خدایی که نمی شناسم

ساخت وبلاگ
آيه الله حسین غفاریآیت‌الله شهید حسین غفاری (۱۲۹۳ - ۱۳۵۳ ه.ش)، از علمای شیعه ایران و از علمای مبارز علیه حکومت رژیم پهلوی بود. او تحصیلات خود را در زادگاهش شروع کرد و دروس علوم دینی را در حوزه علمیه تبریز و حوزه علمیه قم نزد آیات عظام همچون امام خمینی، سید محمد حجت کوه کمره‌ای، سید‌شهاب‌الدین مرعشی‌ نجفی، علامه طباطبایی، سیداحمد خوانساری و دیگران فرا گرفت.ایشان در زمان تحصیل و تدریس به فعالیت‌های تبلیغی، خدمات اجتماعی، فعالیت‌های سیاسی و مبارزه علیه حکومت پلهوی نیز اشتغال داشت. به توصیه امام خمینی به تهران رفته و مبارزات خود را با شدت بیشتری علیه رژیم و حمایت از امام خمینی ادامه داد. او در طول مبارزات بارها به زندان افتاده و شکنجه شدند و پس از ۱۳ سال تحمل زجر شکنجه، در زندان به شهادت رسید و در قبرستان دارالسلام قم دفن شد.حسین غفاری تابستان سال ۱۳۳۵ ق. برابر با ۱۲۹۳ ش. در روستای دهخوارقان آذرشهر متولد شد. پدرش به‌ خاطر ارادت قلبی که به حضرت امام حسین (علیه‌السلام) داشت نام او را حسین نهاد. نام پدر وی عباس و کشاورز بود. حسین در سایه پدر و مادر مومن و متقی و دوست‌دار اهل‌بیت (علیهم‌السلام) تربیت شد. حسین غفاری فرزند حاج عباس و از نوادگان حاج ملامحسن است. حاج ملامحسن از شخصیت‌های برجسته منطقه و روحانی عالی‌مقام و نجف رفته‌ای بود که در مبارزه با استعمارگران، سرش توسط روس‌ها از بدن جدا شد و شهید گردید. هفت نفر از اجداد مادری شیخ حسین غفاری در مبارزه با اجانب و بیگانگان به شهادت رسیده و مسجد حسنلوی آذرشهر مدفن آن‌ها و زیارتگاه است.حسین یک و نیم سال بیشتر نداشت که پدرش حاج عباس را از دست داد و سرپرستی‌اش را برادرش حاج حسن آقا عباس‌پور بر عهده گرفت. حاج حسن آقا نقل کرده است: که روزی د خدایی که نمی شناسم...ادامه مطلب
ما را در سایت خدایی که نمی شناسم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7nahidkhirolahi8 بازدید : 6 تاريخ : چهارشنبه 22 فروردين 1403 ساعت: 2:49

با عرض تسليت به خانواده هاي اين شهداي گرامي و نيز تسليت به مردم هميشه در صحنه ايران اسلامي، اسرائيل جنانتكار بايد بداند كه هرگز نمي تواند با به شهادت رساندن عزيزانمان در سفارتخانه ايران در كشور سوريه و يا هر جاي ديگري، ما را در مقصدي كه در پيش داريم و آن رهايي قدس شريف از چنگال صهيونيست جهاني است، باز بدارد و مجبور به عقب نشيني كند. ان شاء الله به زودي نماز پيروزي را در قدس شريف برگزار خواهيم كرد. خدایی که نمی شناسم...ادامه مطلب
ما را در سایت خدایی که نمی شناسم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7nahidkhirolahi8 بازدید : 7 تاريخ : چهارشنبه 22 فروردين 1403 ساعت: 2:49

كنفسيوس يك فيلسوف چنيني بودزندگینامه: کنفوسیوس (۵۵۱ - ۴۷۹)کُنفُوسیوس مشهورترین فیلسوف، نظریه ‌پرداز سیاسی و معلّم چینی است که در چین باستان زندگی می‌ کرد. وی در ۵۵۱ پیش از میلاد در ایالت کوچک لو که امروزه بخشی از شهرستان جدید شاندونگ است متولد شد و در ۴۷۹ پیش از میلاد در گذشت. والدینش، که در زمان کودکی او زندگی را بدرود گفتند، او را کونگ - کویی نامیدند. کنفوسیوس از کلمهٔ کونگ فوزی، به معنای «استاد بزرگ، کونگ» گرفته شده‌است. اسم «کنفوسیوس» در زبان چینی «کونگ فوزی» است که یونانیان با افزودن پسوند «یوس» در پایان نام او، آن را به «کنفوسیوس» دگرگون کردند که در جهان بیشتر بدین نام شناخته شده است.در روایت‌ها آمده است که پدرِ کنفوسیوس، شولیانگ هو، افسری بازنشسته بود که با شرکت در جبهه‌های نبرد موفّق شده بود رضایت پادشاه را به دست آورده و زمین‌هایی را به تملّک خود درآورد. شولیانگ سه همسر داشت که هیچ‌کدام از آنها نتوانسته بودند برایش پسری بزایند؛ نُه دختر او نیز همه ازدواج کرده و به خانواده‌های دیگر پیوسته بودند. به همین دلیل، در سال ۵۵۵ قبل از میلاد، شولیانگ هو، در حالی که شصت و چهار سال سن داشت، دختری پانزده ساله به نام یان چنگ تسای را به عنوانِ همسر متعه خود اختیار کرد.چنگ تسای نیز تا مدّتی نمی ‌توانست باردار شود؛ به همین دلیل - چنان که از روایات سنتی آئین کنفوسیوس برمی‌ آید از تپّه نی چی ئو بالا رفت و بر فرازِ آن به دعا و نماز مشغول شد؛ تا این که سرانجام برای کنفوسیوس حامله شد؛ به همین سبب، یکی از نام‌های کنفوسیوس «چیو» به معنی تپّه است.وقتی کنفوسیوس هنوز سه سال داشت، پدرش مُرد و او را در فانگشان، واقع در لوی شرقی، به خاک سپردند. خدایی که نمی شناسم...ادامه مطلب
ما را در سایت خدایی که نمی شناسم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7nahidkhirolahi8 بازدید : 4 تاريخ : چهارشنبه 22 فروردين 1403 ساعت: 2:49

تَركِ دنيارَهبانیت، ترک دنیا و لذت‌های آن از جمله ازدواج و خوردن گوشت و همچنین کناره گرفتن از مردم و جامعه و عبادت در دیر و صومعه که برخلاف زهد، در اسلام نهی شده است. حضرت محمد (ص) ضمن منع رهبانیت، مسلمانان را به جهاد دعوت کرده و آن را رهبانیت امت خود خوانده است. در روایتی از پیامبر اسلام (ص)، شکست چند باره مؤمنان مسیحی از ظالمان، منشأ پیدایش رهبانیت دانسته شده است. بنابر منابع تاریخی، رهبانیت، در قرن سوم میلادی در میان مسیحیان ظهور کرده است. برخی محققان معتقدند رهبانیت مسیحی، یکی از منابع تصوف در اسلام بوده است.ابوهلال عسکری در تفاوت‏ میان «خَوف» و «رَهب» براین نظر است که «رَهب» به معنای استمرار و طولانی بودن خوف است و هر خوفی را نمی‏ توان «رَهب» دانست و به همین دلیل است که راهب را راهب گویند زیرا استمرار در خوف دارد. راغب اصفهانی نیز «رهبانیت» را از ریشه «رهب» به معنای ترس همراه با اضطراب می ‌‏داند. وی «تَرَهُّب» را به معنای تعبد، و رهبانیت را زیاده ‏روی در تحمل تعبد از شدت ترس گرفته است.علامه طباطبائی نیز در المیزان گفته است که «رهبانیت از ریشه رهبه به معنای خشیت است و به طور عرفی بر انقطاع انسان از مردم برای عبادت خداوند به خاطر خشیت از او اطلاق می‌ شود. رهبانیت به معنای ترک لذت‌های دنیوی مانند ازدواج و نخوردن گوشت و نیز کناره ‌گرفتن از مردم و جامعه و عبادت در دیر و صومعه، یکی از موارد نهی ‌شده در اسلام است. رهبانیت به ‌معنای جدایی و کناره ‌گیری از جامعه، در مقابل زهد به ‌معنای رهایی از مادیات دانسته شده است. محققان، نتیجه زهد اسلامی را زندگی بهتر در اجتماع دانسته‌اند، نه ترک زندگی در اجتماع. نهی پیامبر (ص) از انزوای عثمان بن مظعون، پس از درگذشت فرزندش، نشانه‌ای واضح از ن خدایی که نمی شناسم...ادامه مطلب
ما را در سایت خدایی که نمی شناسم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7nahidkhirolahi8 بازدید : 32 تاريخ : پنجشنبه 2 فروردين 1403 ساعت: 21:55

امام رضا (ع)موسیَ بن جعفر مُلقَّب به کاظِم (ع) هفتمین امام شیعیانِ دوازده امامی، پدر علی بن موسی الرضا (ع) است. وی از خاندان بنی‌ هاشم و از قبیلهٔ قُرَیْش است. بنی‌هاشم از خاندان‌های برجسته و نژاده در مکّه بود. موسیٰ کاظم متولد ۱۲۸ ه‍ .ق، در اَبْواء، منطقه‌ای در میان مکه و مدینه یا مدینه است. امامت وی هم‌ زمان با خلفای عباسی، مَنصور، هادی، مَهدی و هارون بود. امام موسی کاظم (ع) چندین بار به‌دستور هارون به زندان افتاد و سرانجام در زندانِ سِنْدی بنِ شاهِک در بغداد به ‌دستور خلیفه به شهادت رسيد.تاریخ ‌نگاران برای مادر علی بن موسی (ع) نام‌های مختلفی ذکر کرده‌اند از جمله: سَکَن، نَجمه، سَمّان، صَقر، سَلامه، شَهده، خَیزُران، نَجمه، اَرْویٰ و تُکتَم. اما مشهورترین نامش، تکتم بوده و با لقب شقراء نیز خوانده شده‌ است. پس از تولد علی بن موسی به نام‌های طاهره و اُمُّ‌الْبَنین نامیده شده‌است. دلیل تعدّد نام‌های وی شاید به‌ خاطر آن باشد که کنیز، نزد هر یک از صاحبانِ خود به نامی خوانده می‌ شده‌است. بنابر نقلی، مادر موسی کاظم (ع) حمیده که از زنانِ عجم بود کنیزی خریداری کرد که در سرز مین عرب به‌ دنیا آمده و در همان‌جا پرورش یافته بود. حمیده آن کنیز را آزمود و دریافت که در دین و خِرَد از دیگران برتر است، وی را برای فرزندش موسی بن جعفر (ع) برگزید. از آنجا که یکی از القاب او «خَیزُران مَرسِیَّه» گزارش شده، عده‌ای احتمال داده‌اند که وی اهل مارْسَی در جنوب فرانسه بوده‌است. گروهی دیگر نیز منظور از مارسی را مورسیا در اسپانیا یا شهری بندری در الجزایر می‌ دانند. دانشنامهٔ جهان اسلام صفت مَرسیّه را مربوط به انتساب وی به منطقه مریس مصر و ص خدایی که نمی شناسم...ادامه مطلب
ما را در سایت خدایی که نمی شناسم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7nahidkhirolahi8 بازدید : 26 تاريخ : پنجشنبه 2 فروردين 1403 ساعت: 21:55

محراب مسجد النّبيّ صلي الله عليه و آله الطاهرينمحراب كلمه حَرب در عربي به معني جنگيدن و مبارزه كردن و كلمه محراب اسم آلت و ابزار آن است كه در عربي بروزن مِفعال مي آيد لذا محراب يعني محل جنگ و مبارزه با شيطان رجيم براي حضور قلب داشتن به هنگام نماز خواندن است و در اصطلاح، طاق‌نمایی در مسجد است که جهت قبله را نشان می ‌دهد و معمولا امام جماعت هنگام نماز در آن می‌ایستد. محراب به شکل کنونی در صدر اسلام وجود نداشت. این مکان جایگزین صفحه سنگی یا چیزی دیگری شده که جهت قبله یا جایگاه نماز پیامبر (ص) را نشان می‌داد. برخی احکام مرتبط با محراب در کتاب‌های فقهی مطرح شده است.مفهوملغت ‌شناسان برای محراب معانی مختلفی مانند صدر مجلس،‌ صدر اتاق و شریف‌ ترین جای مسجد، ذکر کرده‌اند.این واژه در اصلاح طاق‌نمایی در مسجد را گویند که به سمت قبله باشد. برخی درباره سبب نام ‌گذاری آن گفته‌اند: محراب از ریشه حَرب به معنای جنگ گرفته شده و به معنای مکان جنگ انسان با شیطان است.راغب اصفهانی محراب را برگرفته از محراب ‌البیت و به معنای صدر مجلس می‌ داند.قرآن و روایاتلفظ محراب چهار بار و محاریب (جمع محراب) یک بار در قرآن به معانی جایگاه نماز، عبادتگاه و منزلگاه به کار رفته است. در برخی کتب فقهی شیعه در مبحث احکام مسجد، مباحثی درباره محراب مطرح شده است و در آنجا به روایاتی در این باره اشاره شده است.تاریخچهواژه محراب پیش از اسلام در برخی از آیین‌ها برای اشاره به نوعی بنای مذهبی به کار رفته است. به پرستش‌ گاه‌های آیین مهرپرستی در ایران و بین‌النهرین مهرابه یا مهرکده گفته می‌شده است. در برخی کلیساها این مکان به صورت نیم‌دایره در جلوی کلیسا بنا شده است و آن را تابوک می‌ نامند.در اسلامساخت نخستین محراب به شکل طاقچه‌ای خدایی که نمی شناسم...ادامه مطلب
ما را در سایت خدایی که نمی شناسم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7nahidkhirolahi8 بازدید : 26 تاريخ : پنجشنبه 2 فروردين 1403 ساعت: 21:55

ابوسفيانصَخر بن حَرب بن اُمَی‍ـَّة، معروف به اَبوسُفیان، از چهره‌های مشهور عرب همزمان با ظهور اسلام. وی در آغاز دعوت پیامبر(ص)، جزء دشمنان ایشان بود و در جنگ‌های بدر، احد و خندق، علیه مسلمانان حضوری فعال داشت. ابوسفیان در سال ۸ هجری اسلام آورد و از سوی پیامبر (ص) به عنوان والی نجران انتخاب شد. او با خلفای اول و دوم با مماشات رفتار می‌کرد و از خلافت عثمان حمایت نمود. پسر او معاویه نقش سیاسی مهمی در سده اول قمری ایفا کرد و سلسله خلافت اموی را بنیاد نهاد.تولد و نَسَبصَخر بن حَرب بن اُمَی‍ـَّة بن عبدشمس بن عبدمَناف، معروف به اَبوسُفیان که گاهی او را به کنیه ابوحنظله نیز خوانده‌اند. وی در جد سوم خویش (عبد مناف) با پیامبر (ص) پیوند دارد. تاریخ دقیق تولد او روشن نیست، به روایتی ۱۰ سال پیش از عام الفیل (۵۶۰ ميلادي) متولد شد. مادرش صفیه دختر حَز‍ن بن بُجَیر بن هُزَم بود و پدرش، حرب، در روزگار خود پیشوای بنی‌امیه و فرمانده آنان در جنگ‌های فجار بود.شخصیت سیاسی و اجتماعیبه رغم شهرت ابوسفیان در تاریخ صدر اسلام، از زندگی او، خاصه پیش از اسلام آگاهی دقیق و کاملی در دست نیست. از برخی اشارات مورخان، چنین برمی آید که وی پیش از اسلام از بزرگان قریش بوده و پیشه بازرگانی داشته است. ابن حبیب او را از حکام قریش خوانده است. او یکی از بلندپایگان قریش بود و یکی از ۴ تنی به شمار می ‌رفت که در جاهلیت فرمانشان نافذ بود.با آغاز دعوت پیامبر(ص)، ابوسفیان جزء سرسخت‌ترین دشمنان او شد. با این همه شدت مخالفتِ او را از دیگر سران قریش، مانند ابوجهل و ابولهب کمتر دانسته‌اند. با آنکه او پس از فتح مکه اسلام آورد، سخنی که در ماجرای ردّه به او نسبت داده شده، نشان از بستگی و علاقه او به آیین گذشته دارد. ابن حبیب او را خدایی که نمی شناسم...ادامه مطلب
ما را در سایت خدایی که نمی شناسم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7nahidkhirolahi8 بازدید : 11 تاريخ : چهارشنبه 16 اسفند 1402 ساعت: 13:48

كفُار يهوددر سال ۵۲۴ ميلادي و قبل از ظهور دين مبين، اسلام «ذونواس» پادشاه يهودي يمن در جايگاه مخصوصي كه براي او تدارك ديده اند، نشسته است و خاخام هاي يهود، اطراف او به احترام ايستاده اند، مقابل جايگاه گودال هاي خندق مانند و عميقي در زمين حفر شده و آتش سوزان و پرحجمي كه در گودال برافروخته اند تا چند متر بالاتر از سطح زمين زبانه مي كشد. آن سوي ميدان، جمع انبوهي از مردان، زنان و كودكان در حالي كه غل و زنجير بر دست و پا و گردن آنها زده اند در محاصره سربازان و صاحب منصبان مسلح سپاه ذونواس به زانو نشسته اند.شيون زنان، ناله دردناك مردان و گريه سوزناك كودكان فضا را آكنده است. خاخام بزرگ يهود با اشاره «ذونواس» فرمان او را براي آخرين بار و با صداي بلند به اسرا كه جمع انبوهي از مردان و زنان و كودكان يمني هستند، ابلاغ مي كند... زمان واقعه قبل از ظهور اسلام است، مردم يمن آن روزگار از سال ها قبل به دين مسيح گرويده اند و اكنون «ذونواس» پادشاه يمن كه چندي است به آئين يهود درآمده، فرمان هولناك خود را از زبان خاخام بزرگ دربار خويش اعلام مي كند.اسرا تنها دو راه پيش روي دارند، يا از مسيحيت اعلام انزجار كرده و به دين يهود درآيند و يا در آتش سوزان و پرلهيب بسوزند. اسرا، اما كه از پيروان پاكباخته مسيح (ع) هستند، دست از ايمان خويش برنمي دارند و بعد... به فرمان پادشاه يهودي، تمامي آنان را زنده زنده به درون آتش انداخته و مي سوزانند... كودكان نيز، به جرم آن كه پدران و مادران آنها مسيحي مومن و خداپرست بوده اند، از زنده سوختن در آتش خشم پادشاه و خاخام هاي يهود در امان نمي مانند.اَصحاب اُخْدود مؤمنانی بودند که کافران آنان را به دلیل پایداری بر ایمان خود، در گودال‌های آتش می‌انداختند. البته به عقیده برخی م خدایی که نمی شناسم...ادامه مطلب
ما را در سایت خدایی که نمی شناسم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7nahidkhirolahi8 بازدید : 11 تاريخ : چهارشنبه 16 اسفند 1402 ساعت: 13:48

بني صدر به اتفاق مسعود رجوي منافق با روسري و آرايش اين چنيني براي اينكه شناخته نشود از ايران به پاريس فرار كرد.بني صدر سید ابوالحسن بنی‌صدر در فروردین ۱۳۱۲ در روستای باغچه از توابع همدان به دنیا آمد. او تحصیلات ابتدائی خود را در همدان گذراند و در سال ۱۳۲۵ به تهران رفت و پس از اخذ دیپلم در دانشگاه معقول و منقول مقاطع کارشناسی الهیات و کارشناسی ارشد اقتصاد را طی کرد و در مؤسسه تحقیقات و مطالعات اجتماعی آن دانشگاه کارهای پژوهشی انجام داد. بنی ‌صدر فعالیت‌های سیاسی خود را از سال ۱۳۳۲ وجریان کودتای ۲۸ مرداد آغاز کرد و در این سال دوبار بازداشت شد و سپس جذب جبهه ملی شد. او در سال ۱۳۴۲ به فرانسه رفت و در دانشگاه سوربن دکترای جامعه‌شناسی اقتصاد گرفت و در آنجا عضو جبهه ملی شاخه اروپا شد و به کمک ناصر تکمیل همان جبهه ملی سوم را در اروپا تشکیل داد. بنی‌صدر سال ۱۳۵۱ به نجف رفت و با امام‌خمینی دیدار کرد و با اوج ‌گیری مبارزات به گروه‌های اسلامی نزدیک شد و در هجرت امام‌خمینی به فرانسه او یکی از مترجمان ایشان و فعالان آن دوره بوده و به همراه امام به ایران بازگشت.بنی‌صدر پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عضویت شورای انقلاب درآمد و با وجهه‌ای که پیدا کرد، نخستین رئیس‌جمهور ایران شد اما اختلاف او با حزب جمهوری اسلامی و رهبران آن، حوادث ناخوشایندی را به دنبال داشت و سیر حوادث به رأی اکثریت نمایندگان مجلس شورای اسلامی به عدم کفایت سیاسی، بنی‌صدر و نیز عزل او از فرماندهی کل قوا توسط حضرت امام انجامید.بنی‌صدر در هفتم مرداد ۱۳۶۰ به همراه رجوی به فرانسه گریخت. همکاری بنی‌صدر با رجوی در شورای ملی مقاومت چندان دوام نیاورد. وی در سال در سال ۱۴۰۰ در پاریس در گذشت. سیدابوالحسن بنی‌صدر دوم فروردین ۱۳۱۲ در روس خدایی که نمی شناسم...ادامه مطلب
ما را در سایت خدایی که نمی شناسم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7nahidkhirolahi8 بازدید : 13 تاريخ : چهارشنبه 16 اسفند 1402 ساعت: 13:48

حضرت موسي بن جعفر عليه السّلام امام'>امام هفتم شيعيان در سال 128 هجری در قريه «ابواء» (ميان مکّه و مدينه) ديده به جهان گشود. نام مادرش حمیده بربریّه یا حمیده پاک بوده است. امام کاظم عليه السّلام پس از شهادت پدر بزرگوارش امام جعفر صادق علیه السّلام به امامت رسيد و از سال 148 تا 183 يعنی مدت 35 سال رهبری شيعيان را بر عهده گرفت كه توسط هارون الرشيد، خليفه عباسي حدود 18 سال اين دوران را در زندان و سياهچال بود. ایشان معاصر با چهار تن از خلفای عبّاسی یعنی منصور عبّاسی (148 تا 158) مهدی عبّاسی (158 تا 169) هادی عبّاسی (169 تا 170) و هارون الرّشید (170 تا 183) بود و در بيست و پنجم رجب سال 183 هجري قمري پس از چندين سال كه در زندان هارون الرشيد با غل و زنجير محبوس بود، در بغداد در زندان زندانباني به نام سندی بن شاهک، مسموم و به شهادت رسید. امام کاظم (ع)، در طول دوران امامتش چندین بار از سوی خلفای عباسی احضار و زندانی شد. نخستین‌بار در زمان خلافت مهدی عباسی، امام را به دستور خلیفه از مدینه به بغداد منتقل کردند. هارون نیز دو بار امام را زندانی کرد. زمانِ دستگیری و زندان اول در منابع ذکر نشده ولی دومین بار در ۲۰ شوال سال ۱۷۹ق در مدینه دستگیر و در ۷ ذی حجه در بصره در خانه عیسی بن جعفر زندانی شد. بنا به گزارش شیخ مفید، هارون در سال ۱۸۰ق در نامه‌ای به عیسی بن جعفر، از او خواست امام را به قتل برساند، ولی او نپذیرفت. امام را پس از مدتی به زندان فضل بن ربیع در بغداد منتقل کردند. امام کاظم (ع) سال‌های پایانی عمر خود را در زندان‌های فضل بن یحیی و سِندی بن شاهک گذراند.در زیارتنامه امام کاظم (ع) با عبارت الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُون‏؛ کسی که در سیاهچال‌ها شکنجه می‌شد به او سلام داده شده است. در زیار خدایی که نمی شناسم...ادامه مطلب
ما را در سایت خدایی که نمی شناسم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7nahidkhirolahi8 بازدید : 32 تاريخ : پنجشنبه 26 بهمن 1402 ساعت: 12:59