آسمان

ساخت وبلاگ

ملاقات دو جرم <strong>آسمان</strong>ی و کامل شدن ماه در آسمان فردا                                                              آسمان

اين واژه و نيز معادل آن در عربى: «سماء» به معنى هر آنچه بر زبر تو باشد از سقف و فضا و مانند آن. به اطلاق ديگر: گنبد نيلگون كه بر زبر ما و محيط به زمين است كه آن به حقيقت فضاى وسيع لايتناهى و جوّ متراكم مى باشد.

                                                         آسمان در قرآن

 آيات قرآنى را كه در اين باره آمده مى توان به سه بخش تقسيم كرد:

1 ـ آياتى كه به معنى لغوى آن اطلاق شده مانند: (و من يشرك بالله فكانما خرّ من السماء ...) هر آن كس به خدا شرك بورزد چنان باشد كه از بالا به زير پرتاب شود ... (حج:31) . (و انزل من السماء ماء فاخرج به من الثمرات رزقا لكم) خداوند از بالا آبى فرود آورد به وسيله آن از بر و بار درختان، شما را روزى و آذوقه مقرر فرمود (بقرة:22). (الم يروا الى الطير مسخرات فى جو السماء ما يمسكهن الاّ الله)  پرندگان را نمى بينند كه در فضاى بالا مسخرند و به فرمانند. جز خدا كسي نمي تواند آنها را در آنجا نگه دارد . (نحل:27)

2 ـ آياتى كه در باره آسمان به معنى جهان و زيستگاهى ديگر در قبال زمين آمده ولى از بُعد ظاهرى و ديد عمومى و سطحى چنان كه اين كتاب عزيز چنين روشى را در مورد اشياء ديگر نيز به كار مى بندد، مانند هلال: (يسألونك عن الاهلة قل هى مواقيت للناس و الحج) از تو (اى محمد) در باره ماههاى نو مى پرسند، بگو اينها گاه شمار مى باشند براى مردمان و ديگر خاصيّت آنها اين است كه هر كسى بداند چه وقت از سال به حج برود (بقرة:189) در صورتى كه هلال شدن ماه مربوط به گردش مخصوص سه كره ماه و خورشيد و زمين است كه خداوند خود مى داند اين گردشها در مدار جوّ محيط چه حكمتها و مصالحى به همراه دارد ، ولى قرآن در اين آيه تنها از يك بعد ظاهرى و سطحى آن سخن مى گويد. اينك بعضى از آياتى كه به اين جهت اشاره دارند: (وجعلنا السماء سقفا محفوظا): آسمان را سقفى محفوظ (از تصرف ديوان و شياطين و يا از سقوط) قرار داديم (انبياء:32) . (يمسك السماء ان تقع على الارض الا باذنه) (حج:65) . (و لقد جعلنا فى السماء بروجا وزيّنّاها للناظرين): همانا در آسمان برج و باروهائى (از ستارگان) قرار داديم و آن را براى بينندگان مزين ساختيم (حجر:16) . (وجعلنا السماء سقفا محفوظا وهم عن آياتنا معرضون): آسمان را سقفى محفوظ قرار داديم و در عين حال، كافران از نشانه هاى ما رو بگردانند. (انبياء:32)

3 ـ آياتى كه به طور اجمال به دورنمائى از آفرينش ، شمار ، فيزيك ، سكنه ، مركزيت آن براى تدبير امور و تقدير ارزاق و بالاخره ملكوت آن اشاره مى كنند: (ثم استوى الى السماء وهى دخان فقال لها وللارض ائتيا طوعا او كرها ...) ; سپس خداوند به آسمان ـ كه در آن زمان دودى بود ـ پرداخت ... پس آنها را ظرف دو روز (مفسران به دو مرحله تفسير كرده اند) هفت آسمان را مقرّر فرمود (برخى گفته اند مراد از عدد هفت در اينجا كثرت است كه در لغت عرب گاه از هفت چنين اراده كنند) و هر آنچه خواست در هر يك از آنها بيافريد و نزديكترين آسمان را به ستارگان مزيّن ساختيم ... (فصلت:11 ـ 12) . اين آيه به وضوح، هيئت  بطلميوسى را تكذيب مى كند. مبنى بر اين كه آسمان اول، آسمان ماه است و دومين آسمان ستاره عطارد و سومين آسمان زهره و ... (اولم ير الذين كفروا ان السماوات و الارض كانتا رتقا ففتقناهما و جعلنا من الماء كلّ شىء حىّ افلا يؤمنون) آيا كافران نديدند كه آسمان و زمين بسته و پيوسته بودند و سپس ما آن دو را گشوديم و هر چيز زنده را از آب قرار داديم. آيا ايمان نمى آورند (انبياء:30) . رتق به معنى بسته بودن و فتق گشوده بودن است. اين آيه را مفسران به دو وجه تفسير كرده اند :
1 ـ آسمان و زمين در آغاز به هم بسته و به صورت يك شىء واحد بودند و سپس خداوند آن دو را از يكديگر جدا ساخت.

2ـ آسمان، يعنى فضاى بالا ، بسته بود كه باران از آن نمى باريد و زمين بسته بود كه گياه از آن نمى روئيد و ما اين دو را به باريدن باران و روئيدن گياه باز گشوديم. (أ انتم اشد خلقا ام السماء بناها * رفع سمكها فسوّاها ...) آيا آفرينش شما ـ انسانها ـ سختتر است يا آفرينش آسمان كه آن را بساخت ، سقف آن را برافراشت و سپس همه اجزاء و ابعاد آن را متعادل و متناسب قرار داد ... (نازعات: 27  ـ 28) خداوند در اين آيه آفرينش آسمان را مهمتر از آفرينش انسان بيان داشته ، چنان كه در آيه : (لخلق السماوات والارض اكبر من خلق الناس ...) (غافر:57) ، خلقت آسمان و زمين را برتر از خلقت انسان معرفى كرده است. (و هو الذى خلق لكم ما فى الارض جميعا ثم استوى الى السماء فسويهن سبع سماوات و هو بكل شىء عليم) او خداوندى است كه همه آنچه در زمين است براى شما آفريد . سپس به آسمان روى آورد و آنها را به هفت آسمان استوار داشت و او به هر چيز آگاه است. (بقره:29) مرحوم طبرسى در تفسير اين آيه مى گويد: گمان نرود كه ميان اين آيه كه بر تقدم آفرينش زمين بر آسمان دلالت دارد و آيه : (و الارض بعد ذلك دحاها): (و زمين را پس از آسمان بگسترد) كه موهم تأخر آفرينش زمين است تضادى باشد زيرا در آيه دوم آنچه متأخّر بر آفرينش آسمان آمده گسترش زمين است نه آفرينش آن كه اگر «ثُمَّ» در اينجا بر ترتيب دلالت كند معنى چنين مى شود كه: خلقت زمين پيش از آسمان ولى گسترش آن پس از آفرينش آسمان بوده است . (ومن آياته خلق السماوات والارض و ما بثّ فيهما من دابّة) از نشانه هاى وجود خداوند آفرينش آسمان و زمين و جنبندگان جاندارى است كه در آن دو پراكنده ساخته است. (شورى: 29) (خلق السماوات بغير عمد ترونها) آسمانها را بيافريد بى آنكه ستونى ديده شدني آنها را نگاه دارد (لقمان:10) . مفسران گفته اند: مراد از ستون نامرئى، نيروى جاذبه و دافعه است كه به چشم ظاهر محسوس نمي باشد. (يدبر الأمر من السماء الى الارض) (سجده: 5) . (و فى السماء رزقكم و ما توعدون). (زاريات:22)

     آيات راجع به آسمان بسيار آمده كه محض اختصار به اين مقدار اكتفا مى شود. «آسمان در حديث» روايات در باره آسمان بيش از حد و حصر در كتب حديث مدون شده كه مرحوم مجلسى يكى از مجلدات كتاب بحارالانوار خود را بدين امر اختصاص داده و آن را به نام سماوى العالم موسوم ساخته ولى نظر به اينكه مبناى اين كتاب بر اختصار است به ذكر سه حديث در اين باره اكتفا مى كنيم : از اميرالمؤمنين على (ع) روايت است كه فرمود : «فسوّى منه ـ يعنى من الماء ـ سبع سماوات، جعل سفلاهن موجا مكفوفا و علياهن سقفا محفوظا» (مجمع البحرين)از حبه عرنى نقل شده كه گفت : شنيدم روزى على (ع) سوگند ياد مى كرد و مى گفت قسم به آنكه آسمان را از دود و آب بيافريد.از ابوبصير نقل است كه گفت: از امام صادق (ع) در باره هفت آسمان پرسيدم فرمود: آسمانها هفتند و هر يك از آنها داراى سكنه اى است و بين هر يك تا ديگرى نيز آفريدگانى وجود دارند .گفتم : زمين چطور؟ فرمود: آن (نيز) هفت است . پنج آن داراى سكنه است و دو ديگر هوا است كه چيزى در آن نيست . (بحار: 58/104 و 97)آسِن يعني طعم برگشته ، گنديده . (مثل الجنة التى وعد المتقون فيها انهار من ماء غير آسن وانهار من لبن لم يتغير طعمه ...) صفت بهشتى كه به خداى ترسان وعده داده شده آن است كه در آن جويبارهائى است از آبى كه (بر اثر طول زمان و يا آلودگى) طعم و رنگش دگرگون نگشته  و جويهائى از شير مزه برنگشته و جويهائى از ... (محمد:15)

                                                                             منبع: معارف و معاريف

خدایی که نمی شناسم...
ما را در سایت خدایی که نمی شناسم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7nahidkhirolahi8 بازدید : 211 تاريخ : چهارشنبه 28 اسفند 1398 ساعت: 12:42