آب

ساخت وبلاگ

https://cdn.asriran.com/files/fa/news/1392/10/21/325359_563.gif

آب

آب هستم آب هستم آب پاک
جاري ام از آسمان تا قلب خاک

گاه ابر و گاه باران مي شوم
گاه از يک چشمه جوشان مي شوم

گاه از يک کوه مي آيم فرود
آبشار پر غرورم، گاه رود

گاه قطره گاه دريا مي شوم
گاه در يک کاسه پيدا مي شوم

روز و شب هر گوشه کاري مي کنم
باغها را آبياري مي کنم

نيست چيزي برتر از من درجهان
زندگي از آب مي گيرد نشان

گرچه آبم روزي اما سوختم
قطره تا دريا سراپا سوختم

تشنه اي آمد لبش را تر کند
چاره لب تشنه اي ديگر کند

تشنه اي آمد که سيرابش کنم
مشک خالي داد تا آبش کنم

تشنه ي آنروز من عباس (ع) بود
پاسدار خيمه هاي ياس بود

خون عباس (ع) علمدار شهيد
قطره قطره در درون من چکيد

داغي آن خون دلم را سوخته
آتشي در جان من افروخته

چشمه هاي خواب موجم خفته باد
آبي آرامشم آشفته باد

آب هستم؟ واي من مرداب به
زندگي بخشم؟ نه مرگ و خواب به

پيچ و تاب رودم از درد دل است
برکه از اندوه من پا در گل است

گريه من شُرشُرِ باران شده
غصّه ام در گريه ها پنهان شده

دود داغم ابرها را خيره کرد
آسمانها را سراپا تيره کرد

آب اگر شد اشک چشم از شرم شد
از خجالت شور و تلخ و گرم شد

گرچه آبم آبرويم رفته است
شادي از رگهاي جويم رفته است

آب بودم کربلا پشتم شکست
قايق اميد من برگل نشست

حال از اکبر (ع) خجالت مي کشم
از علي اصغر (ع) خجالت مي کشم

شاعر: مصطفي رحماندوست

خدایی که نمی شناسم...
ما را در سایت خدایی که نمی شناسم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7nahidkhirolahi8 بازدید : 85 تاريخ : پنجشنبه 5 مرداد 1402 ساعت: 1:27