قره باغ
قرهباغ (ارمنی: Ղարաբաղ; ترکی آذربایجانی: Qarabağ) يا جمهوري آرتساخ، یک منطقه جغرافیایی در شرق ارمنستان و جنوب غربی آذربایجان و تماما كوهستاني است که از ارتفاعات قفقاز کوچک تا زمین های پست بین رودخانههای کُر و اَرَس کشیده شدهاست. همچنین قرهباغ یکی از تقسیمات سیاسی ایران از دوره صفویه به این سو بود که پس از عهد نامه گلستان به روسیه تزاری واگذار شد. تا ۱۸۴۰ این منطقه همچنان با عنوان ایالت قرهباغ شناخته میشد، اما پس از آن به بخش شوشا تغییر نام یافت، در اتحاد جماهیر شوروی بخشهایی از آن به جمهوری سوسیالیستی آذربایجان شوروی پیوست، بخش زنگهزور به جمهوری سوسیالیستی ارمنستان شوروی واگذار شد و پس از اشغال این منطقه توسط واحدهایی از ارتش شوروی در معیت نیروهای ارمنستان بخش کوهستانیاش که قسمتی از ساکنان آن را ارامنه تشکیل میدادند با عنوان جمهوری آرتساخ اعلام استقلال کرد.
نام قرهباغ از دو کلمه ترکی قره و فارسی باغ به معنی باغ سیاه یا باغ بزرگ به وجود آمدهاست. این نام اولین بار در منابع گرجی و ایرانی در قرن سیزده و چهارده میلادی آمدهاست. نام آرتساخ در سنگنبشتههای اورارتو دوران پادشاهی آیرارات، اوشاکان کنونی به صورتهای آرداخونی یا اوردخینی و اوردخه قید شده است که نام آرتساخ از آن مأخوذ است و سرزمینی به این نام در هزاره اول (پیش از میلاد) جزو پادشاهی آیرارات و سپس یرواندیان (دودمان اروندی) قرار داشت. استرابون در (کتاب جغرافیای) خود قسمت سمت راست رود کورا (محل کنونی قره باغ) را با نام ارخیستینا (Orkhistene) به عنوان یک ایالت هایک بزرگ (ارمنستان بزرگ) - ( ارمنستان = هایاستان) دانسته که به خاطر سوارکارانش شهرت داشتهاست.
تاریخچه
در دوره صفویه قرهباغ به مرکزیت گنجه یکی از بیگلربیگیهای ایران بود. مقام بیگلربیگی که در قرن دهم بهطور موروثی به سران ایلات چادرنشین قزلباش میرسید، در قرهباغ در اختیار یکی از شاخههای ایل قاجار بود. در این دوره محال خمسه ارامنه شامل دیزاق، ورنده، خاچین، چلهبرد و طالش و همچنین برکشاط و خانهای ایل جوانشیر و اتوزیکی تابع این بیگلربیگی بودند.
در ۱۱۵۶ هجری قمری، ملک یکن ضابط محال خمسه ارامنه از بیگلربیگیهای گنجه و تفلیس، به خاطر گرفتن چریک از ارامنه به نادرشاه افشار شکایت کرد، نادر نیز طی فرمانی مطالبه چریک از محال خمسه ارامنه را منع کرد بعدتر نیز به گفته عباسقلیآقا باکیاخانوف حکام گنجه و قراباغ نیز به لقب زیاد اوغلی قاجار از پل خدا آفرین تا قریه شولاور گرجستان بالاتر از پل سنق حکمرانی مینمودهاند. چون در شورای کبرای مغان به سلطنت نادر شاه رضا نداده و در طلب استقرار دولت صفویه بودند، نادرشاه نیز بعد از تمکن بر سریر سلطنت ایران به مقام کسر حشمت و اقتدار ایشان برآمده بسیاری از اهالی قراباغ را به خراسان کوچانده ملکان برگشاط و خمسه را از تحت اختیار ایشان به در کرده و به سردار آذربایجان سپرد در ۱۱۶۱ هجری شمسی، پناهخان جوانشیر مشهور به پناه علی بیگ ساروجلوی جوانشیر از عادل شاه افشار لقب خانی گرفت و به حکومت قرهباغ منصوب شد.
وی در زمان شاهعباس دوم از ترکستان به قرهباغ آمدهبود و در زمان نادرشاه جارچیباشی (خبر رسان دوره گرد) بود، اما بعدتر مورد خشم نادر قرار گرفته بود و از ترس وی به کوهستانهای قرهباغ گریخته بود. رسیدن به این مقام بدون همکاری ارامنه ممکن نمی شد، پناهخان در این راه با ملک شاه نظر بیگ حاکم ورنده متحد شد و وی را به حکومت خاچین گمارد و به همراه وی حکام دنزاق، چله برد و طالش را کنار زد. همچنین پناهخان به درخواست ملکشاه نظر بیگ قلعه پناهآباد را ساخت که بعدها به شوشی شهرت یافت.
پس از بی نتيجه ماندن درگیری پناه خان با فتحعلی خان افشار، فتحعلی خان که پیشنهاد صلح دادهبود با نیرنگ ابراهیم خلیل خان فرزند پناهخان را به اسارت به ارومیه برد. پناهخان نیز برای نجات پسرش با لشکر کریم خان زند که برای سرکوب فتحعلی خان آمده بود همراه شد. پس از آن کریمخان پناهخان را با خود به شیراز برد و ابراهیم خلیل خان را به حکومت قرهباغ منصوب کرد. تا پیش از برآمدن آقا محمد خان، ابراهیم خلیل خان نه تنها بر قرهباغ که بر ایروان، نخجوان و گنجه نیز حکم راند.
آقا محمد خان قاجار پس از نشستن بر تخت، از ابراهیم خلیل خان خواست تا از دولت مرکزی اطاعت کند، وی نیز در ۱۲۰۷ پسرعمویش عبد الصمد بیگ را به رسم گروگان به تهران فرستاد و ابراز اطاعت کرد. اما در جریان یکی از درگیریهای آقا محمد خان و زندیان عبد الصمد بیگ فراری ناموفق انجام داد و به همین دلیل نیز به دست شاه قاجار کشته شد. این مسئله و اینکه ابراهیم خلیل خان آقا محمدخان را همانند بسیاری از دیگر رقبایش می دید به تیرگی روابط این دو انجامید. در ۱۲۰۹ آقا محمد خان به قصد تسخیر قرهباغ از ارس گذشت، در محاصره قلعه شوشی جواد خان قاجار و ملیک مجنون چله بردی و نیروهای ارمنی وی را همراهی می کردند.
به علت نداشتن توپهای قلعه کوب، خان قاجار نتوانست قلعه را فتح کند و به پیشنهاد ملیک مجنون به تفلیس لشکرکشی کرد. با فتح تفلیس و متواری شدن اراکلی خان، دیگر خان های قفقاز اظهار اطاعت کردند، آقا محمد خان که در پی تسلیم ابراهیم خلیل خان بود در نهم ذیحجه ۱۲۱۱ عازم شوشی شد، ابراهیم خلیل خان نیز از ترس به داغستان گریخت، در همان زمان آقا محمد خان در کنار قلعه شوشی به قتل رسید. با شنیدن این خبر ابراهیم خلیل خان به شوشی بازگشت و قدرتی بیش از پیش یافت.
ابراهیم خلیل خان جنازه آقا محمد خان را با احترام در شوشی دفن کرد و منتظر دستور از تهران ماند. با برتخت نشستن فتحعلی شاه خان سیاستی دوگانه را در پیش گرفت. از سویی اطاعت خود از دربار تهران را نشان میداد به گونهای که پسرش ابولفتح خان را به نزد شاه ایران فرستاد و دخترش آغا بيگم معروف به آغا باجی را نیز به عقد او درآورد دوباره به خانی قره باغ رسید، از سوی دیگر استقلال خویش و توافق بر قدرتهای همجوار را با رابطه حسنه با روسیه حفظ می کرد. با ورود ژنرال پاول سیسیانوف به قفقاز، ابراهیم خلیل خان رسماً به اطاعت روسها درآمد و قرهباغ را به روسها واگذار کرد. در ۱۲۱۸ سیسیانوف پس از سه روز محاصره گنجه را گشود، در این درگیری جوادخان زیاد اوغلی قاجار، آخرین خان گنجه و ملیک مجنون چله بردی کشته شدند. ملیک مجنون پیشتر بر اثر فشارهای ابراهیم خلیل خان، به همراه هزار خانواده ارمنی به گنجه پناه برده بود و جواد خان ایشان را در محله شامشاری اسکان داده بود و ملیک را مسئول ارامنه کرده بود.
عباس میرزا ولیعهد ایران پس از آگاهی از پیمان روسها و ابراهیم خلیل خان برای سرکوب وی از آذربایجان به قره باغ لشکر کشید و توانست در دو نبرد نیروهای خان را که روسها نیز همراهی اش می کردند شکست دهد. در ۱۲۲۰ خان سیسیانوف را به قلعه شوشی راه داد و فرمانده روس اختیار قلعه را به دست گرفت. خان که از این شرایط ناراضی بود به عباس میرزا نامه نوشت و شفاعت خود را نزد شاه خواستار شد. اما در ۱۲۲۲ روسها که توسط نوه خان، جعفر قلی خان از ارتباط وی با ایران آگاه شده بودند شبانه او و ۳۱ تن از بستگاناش از جمله دختر و همسرش را به قتل رساندند.
پس از قتل ابراهیم خلیل خان، روسها نه تنها قرهباغ را به جعفر قلی خان نسپردند بلکه قصد تبعید وی به سیبری را داشتند، خان نیز که از دست روسها گریخته بود به همراه ایل جبرائیل لو به ایران آمد و عباسمیرزا وی را حاکم قراجه داغ کرد. پس از دوره دوم جنگهای ایران و روسیه در ربیعالاول ۱۲۴۲ شمسي مهدی قلی خان یکی از فرزندان ابراهیم خلیلخان به دستور حکومت ایران، ایلات قرهباغ را به سوی قراجه داغ کوچ داد.
پس از انعقاد قرارداد گلستان و ترکمانچای روسها اقدام به کوچاندن ارامنه ایران به منطقه تحت تسلط خود شدند و ایالات مسلمان نشین ایروان و قره باغ را برای اسکان ارامنه تازه وارد در نظر گرفتند. پس از جنگهای عثمانی و روسیه ارامنه مناطق شرقی امپراطوری عثمانی که همراه روسها علیه عثمانی ها وارد جنگ شده و پیروزیهایی بدست آورده بودند پس از عقب نشینی روسها مجبور مهاجرت به داخل مرزهای روسیه شده و ترکیب جمعیتی خان نشین ایروان و قره باغ را به نفع ارامنه تغییر دادند.
قره باغ در سال ۱۱۹۳ در پی جنگهای ایران و روسیه تزاری و انعقاد پیمان گلستان از ایران جدا شد. در زمان روسیه تزاری و شوروی و پس از آن این ناحیه در زمان شوروی به عنوان یک جمهوری خودگردان زیر نظر جمهوری آذربایجان بود اما پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و وقوع جنگ قرهباغ به تصرف ارمنستان در آمد. جنگ قرهباغ یا جنگ آزادیبخش آرتساخ جنگی بود که از فوریه ۱۹۸۸ تا مارس ۱۹۹۴ در ناحیه قرهباغ، واقع در جنوب غربی جمهوری آذربایجان، بین جمهوری آذربایجان و اکثریتارمنی ساکن با پشتیبانی ارمنستان رخ داد. با بالا گرفتن درگیری، هرکدام از طرفین سعی در پاکسازی قومی مناطق تحت تصرف خود از نژاد دیگر کردند.
در نتیجه جنگ قرهباغ بیش از ۳۵ هزار نفر کشته شدند و بیش از ۸۰۰ هزار نفر در نواحی مورد مناقشه، آواره و مجبور به جلای وطن شدند. برای برقراری صلح دائمی و فراگیر در منطقه کوششهای متعددی به عمل آمد و طرحهای صلح مختلفی ارائه گردیدهاست ولی هیچیک به نتیجه عینی و مورد انتظار نرسید و وضعیت حاکم بر منطقه همچنان نه جنگ و نه صلح است.
پس از اعلام آتش بس در ۲۴ دسامبر ۱۹۹۴ میلادی شورای عالی قرهباغ روبرت کوچاریان را به عنوان نخستین رئیسجمهور قرهباغ انتخاب نمود و در ۳۰ آوریل ۱۹۹۵ میلادی دومین دوره انتخابات پارلمانی قرهباغ برگزار شد. نخستین دوره انتخابات در ۲۸ دسامبر ۱۹۹۱ صورت گرفت. هم اكنون (در سال 2023) جمهوري آذربايجان به بهانه حمله تروريستهاي ارمني به قره باغ حمله و آن را اشغال نموده است و ارامنه قره باغ مجبور به ترك خانه و كاشانه خود شده و به ارمنستان مهاجرت كرده اند.
خدایی که نمی شناسم...برچسب : نویسنده : 7nahidkhirolahi8 بازدید : 81