ذوالقرنین از پادشاهان مؤمن، در یکی از سفرهای خود به منطقهای رسید که میان دو کوه قرار داشت. مردم این منطقه به او گفتند آن سوی کوه، یأجوج و مأجوج وارد سرزمین آنان می شوند و دست به قتل و غارت می زنند. مردم این منطقه از ذوالقرنین خواستند در مقابل دریافت مبلغی، سدی بسازد تا مانع نفوذ یأجوج و مأجوج و مزاحمت آنان شود. او بدون گرفتن هزینه و با کمک مردم منطقه سدی از آهن و مس گداخته در برابر هجوم یأجوج و مأجوج ساخت که به سد ذوالقرنین یا سد یأجوج و مأجوج مشهور شد. قرآن این ماجرا را در آیات ۹۳ تا ۹۸ سوره کهف روایت کرده است. برخی معتقدند این سد در تنگه داریال در شمال تفلیس و در مرز گرجستان و روسیه قرار دارد.
یأجوج و مأجوج نام قوم یا اقوامی که در قرآن و متون دینی یهودیان و مسیحیان از آنان یاد شده است. یأجوج و مأجوج در متون دینی به سبب آزار و غارت اموال دیگران، گروهی ظالم معرفی شدهاند. بر اساس آیات قرآن، ذوالقرنین به سفارش ساکنان مناطقی که مورد آزار و اذیت یأجوج و مأجوج قرار می گرفتند سدی را برای مقابله با نفوذ آنان احداث کرد که به سد ذوالقرنین یا سد یأجوج و مأجوج مشهور است. از بین رفتن سد و طغیان دوباره یأجوج و مأجوج از علائم آخرالزمان در قرآن و متون دینی مسیحیان و یهودیان آمده است. برخی احتمال میدهند این سد در شمال گرجستان واقع شده است.
درباره هویت یأجوج و مأجوج چند احتمال گفته شده است. 1 - فرد: در برخی منابع یأجوج و مأجوج نام فردی بوده است. 2 - در عهد عتیق (كتاب يهوديان) مأجوج فرزند دوم یافث از پسران نوح است. 3 - منطقهای جغرافیایی. بر اساس برخی منابع دینی یأجوج و مأجوج به منطقهای جغرافیای گفته می شد. 4 - اقوام ساکن در شمال آسیا: در منابع اسلامی یأجوج و مأجوج اقوامی ساکن در شمال آسیا بودند که به قتل و غارت اموال اقوام دیگر مشغول بودند. بر اساس این منابع محدوده سکونت آنان از شمال شرق آسیا یعنی تبّت و چین تا اقیانوس منجمد شمالی بوده و از غرب تا سرزمین ترکستان ادامه داشته است. از این رو عدهای از مفسران ریشه واژه یأجوج و مأجوج را از کلمه چینی مُنگوک یا مُنچوگ دانستهاند که در زبان عبری و عربی به یأجوج و مأجوج تبدیل شده و در یونانی از آن به گوگ و ماگوگ تعبیر شده است.
5 - نام دیگر قوم مغول: برخی نیز احتمال دادهاند یأجوج و مأجوج، قوم مغول بودند که از سرزمین خود در شمال شرقی دریای خزر به مناطق نزدیک خود نظیر ماوراءالنهر، ارمنستان و آذربایجان تا دورترین نقاط مانند چین و شبه قاره هند حمله میکردند و دیوار چین و سد ذوالقرنین برای مهار آنان احداث شده بود. بر این اساس خروج یأجوج و مأجوج در آخرالزمان که در قرآن آمده است بر هجوم مغولان در سالهای قرن هفتم هجری منطبق شده است. در باره اين قوم در كتاب حضرت آية الله مكارم شيرازي قول: محل زندگي آنان و ساختن سد در تنگه داریال در شمال تفلیس و در مرز گرجستان و روسیه پذيرفته شده است كه در زير شرح آن مي آيد.
نيروى انسانى
منطقه ياد شده، برحسب ارزيابى كلّى براى اين امر(ساختن سد) پرجمعيت و مناسب بوده است. به طور تقريبى ساكنان آن در سرزمين آذربايجان، ارمنستان، داغستان، گرجستان و حومه آنها در سال 550 پيش از ميلاد، حدود 170 هزار نفر(30) بوده است. اگر فرض كنيم شش درصد ساكنان را كارگران تشكيل مى دادند، بيش از صد هزار نفر در ساخت سد مشاركت داشته اند. اين شمار ممكن است حدود 10 سال براى اتمام سد داريال مشغول بوده اند.
آهن
مهم ترين و عمده ترين ماده اى كه بنا بر توصيف قرآن كريم در ساخت سدّ ذو القرنين از آن استفاده شد، قطعههاى آهن بود. سرزمين آذربايجان داراى معادن آهن بسيارى است و گواه آن، برپايى كارخانههاى آهن و فولاد در شهر «باكو» است و به طور طبيعى در زمان كورش بايد غنى تر از اكنون بوده باشد. ارمنستان نيز از نظر معادن، غنى است؛ به ويژه سنگ آهن، مس، سرب، زرنيخ (آرسنيك)، سنگ سزاج سفيد، گوگرد و طلا. ابن الفقيه تنها نويسنده مسلمان است كه اطلاعات ارزشمندى راجع به ثروتهاى معدنى ارمنستان به جا گذاشته است.
مورّخ ارمنى، ليونتسيوس ياد مى كند كه كانهاى آهن و نقره از حدود پايان قرن هشتم ميلادى در اين نواحى كشف شده است و سطح زمين در مناطق حفارى شده كوهها، نشان دهنده استفاده ساكنان پيشين از ذخاير گذشته آهن است كه در فضاى باز بوده و بدون سختى زيادى استخراج مىشده است. اين معادن در نيمه راه اطرابزنده و ارزن روم قرار دارد. همچنين آهن در گرجستان در حومه «تسخالتابو»، «محج قلعه» و «دربند» در داغستان به وفور يافت مىشود. در مناطق مرزى ارمنستان، در تركيه منطقه آهن خيز معروفى وجود دارد كه ذخاير آن حدود 25 ميليون تن تخمين زده شده و نسبت فلز آن ميان 60 تا 65 درصد است كه نسبت بسيار بالايى است. هيتىها از هزاران سال پيش مقدار بيشمارى از آهن را از اين وادى استخراج كردهاند و مهم ترين مناطق توليد آن اكنون ناحيه «ديفرجى» است.
مواد سوختى
اما درباره زغال و چوبهاى لازم براى حرارت دادن آهن بايد گفت كه منابع طبيعى منطقه «كلاكنت» در ارمنستان، ذخاير فراوانى از زغال دارد. در سواحل درياى سياه معادن «زونفلداك» از مناطق بسيار حاصلخيز زغال سنگ جهان است و زغال آن از نوع بيتومين است و گونه اى مرغوب از كوك دارد كه در صنايع فولاد استفاده مىشود. درباره چوب، ابن حوقل ياد مىكند كه منطقه اردبيل از باغها، رودها، جويها، درختان، ميوههاى عالى، غلات و ديگر مواهب خدادادى پر است. مراغه نيز بدين گونه است. وى درباره اروميه مىگويد: تاكستانها، آبهاى روان و املاك و دهكدههاى بسيار دارد. در كنار اين منطقه اشنه قرار دارد كه پر درخت، سرسبز و ثروتمند است و همين طور شهر بردغه كه حاصلخيز و داراى كشتهها و ميوههاى بسيار است. همچنين اطراف مجموعه رودهاى كورا و رود ترك و صولاق و رود آراكس و آيورا را هكتارها جنگل فرا گرفته و درختان دردار، بلوط، صنوبر، كاج، سدر، درخت عرعر و زيتون صحرايى در همه جا پراكنده است.
مس
يكى ديگر از مواد اوليه و مصالحى كه ذو القرنين از ساكنان منطقه درخواست كرد، مس بود. به تعبير قرآن كريم او گفت: «آتُونِي أُفْرِغْ عَلَيْهِ قِطْراً»؛ يعنى برايم مس گداخته بياوريد تا روى قطعات آهن بريزم. از نظر علمى و تاريخى ثابت شده است كه مس در منطقه به وفور يافت مىشده است. كاوشهاى جديد زمين شناسى، وجود آن را در معادن «زنجان»، «انارك» و شمال «اصفهان» ثابت كرده است و در جنوب «آذربايجان» مقادير عظيمى از آن يافت مىشود، معادن بزرگ و معروف مس در ارمنستان از گذشته شاهد بر آن است كه ساكنان قديمى آن مواد خامش را استخراج مىكرده اند؛ به ويژه در منطقه «كدابك» و رگههاى فرعى آن در ناحيه «كلاكنت» ميان «بيزاتول» و درياچه «كوك جاى». در سالهاى اخير شكوه اين سرزمين با استخراج مس به آن بازگردانده شده است. اين كار توسط برادران «سيمنس» بنيان گذاران كارخانههاى ذوب فلزات انجام گرفته است.
حيوانات باربر
درباره حيوانات لازم براى حمل و نقل بايد گفت كه اين سرزمين از نظر دامدارى و دامپرورى، ثروتمند است؛ زيرا ميان دو عرض جغرافيايى 30 تا 45 درجه شمالى واقع است و ميان سرزمينهاى غرب درياى مديترانه و شرق چين قرار دارد و در ناحيه «اوراسيا» ميان تركستان چين و رومانى گسترش دارد و از اين رو شامل همه آذربايجان، ارمنستان، قفقاز، گرجستان، داغستان، انجازيا و انجاريا مى شود. به خاطر فراوانى علوفه، اين منطقه، سرزمين چراگاههاى گرم و معتدل ناميده شده است و علفزارهاى آن براى پرورش گلههاى بز و ميش در بلنديها و گاو و ديگر چهارپايان در دشتها مناسب است. شتر دوكوهانه نيز در آنجا بسيار است و همين طور حيواني به نام ياك كه ساكنان آنجا از اين حيوان، همانند الاغ در همه باركشىها استفاده مى كنند و امتيازى كه بر الاغ دارد، وجود سُمهايى است كه در دو پايش قرار دارد و او را در بالا رفتن از ارتفاعات و حمل بارها ميان آنها كمك مى كند. همچنين از گذشته هاى دور دهها هزار از اسبان سيسى كه قدرت آنان در حمل بارهاى سنگين و كشيدن ارّابهها معروف است، در آنجا وجود داشته است.
تداركات
از نظر مواد غذايى و ديگر تداركات لازم براى كارگران و مهندسان، اين ناحيه از هزاران سال پيش داراى همه غلات و حبوبات بوده است. ارمنستان حاصلخيزترين املاك خلافت عباسى محسوب مىشد و محصولات فراوانى در آن كشت و به ديگر نقاط، مانند بغداد صادر مى شد. در درياچهها و رودهاى آن، ماهى بسيار وجود دارد و به خارج نيز صادر مىشود. مواهب و نعمتهاى اين سرزمين در زمان كورش به همدان و ديگر سرزمينهاى معروف آن روزگار برده مى شد. جلگههاى اين سرزمين پهناور، انبوه از درختان ميوه است و كشت سيب زمينى و چغندر قند در دشتهاى آن از مهم ترين پيشه هاى ساكنان آن در عصرهاى گذشته بوده است.
از آنچه به طور خلاصه ياد شد، به خوبى در مى يابيم كه سرزمينهاى مجاور سدّ، توان تأمين آذوقه كارگران و مهندسان سازنده سدّ را دارا بوده اند؛ بى آنكه مشكلى در عمليات كمك رسانى و تداركات پيش آيد. مواد خام لازم نيز شامل آهن، مس، زغال و چوب و چهار پايان براى انتقال مصالح به محل مورد نظر، به حدّ كفايت وجود داشته است. نيروى كار ارزان هم فراوان بوده است. دانش ايرانيان و طرح و نقشه دقيق كورش زمينههاى لازم براى اتمام موفقيت آميز بزرگ ترين سد جهان را فراهم ساخت. اين سد در مرتبه اى قرار داشت كه قرآن از آن به «رَدْم» تعبير مى كند؛ يعنى سدّ عظيم و غول پيكر.
بازگشت یأجوج و مأجوج نشانه آخرالزّمان است
قرآن از خروج یأجوج و مأجوج و طغیان آنها به عنوان یکی از وقایع آخرالزمان خبر داده است. خداوند در آیه ٩٦ سوره انبیاء درباره یکی از نشانههای آخرالزمان خبر داده است: «حَتَّىٰ إِذَا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ وَمَأْجُوجُ وَهُم مِّن كُلِّ حَدَبٍ يَنسِلُونَ؛ تا زمانی كه يأجوج و مأجوج راهشان گشوده شود و آنها از هر پشتهاى بتازند.» در کتاب حزقیال عهد عتیق و مکاشفه یوحنا عهد جدید نیز به خروج آنها در آخرالزمان اشاره شده است. نمونههاى فراوانى در اين موضوع وجود دارد كه همگى به اين پرسش كه آيا ايران به درجه اى از پيشرفت و تمدن رسيده بود كه توان تخصص و مهندسى ساخت سدّها و كارهاى عمرانى را داشته باشد، پاسخ مثبت مى دهد.
خدایی که نمی شناسم...برچسب : نویسنده : 7nahidkhirolahi8 بازدید : 81