من خدا را نمی شناسم (84) شکنجه خداوند.

ساخت وبلاگ

                   من خدا را نمي شناسم (84)

     دانش پژوه پرسيد: استاد آيا خداوند شکنجه گر است که انسانها را در عالم برزخ و در روز قيامت شکنجه و عذاب خواهد کرد؟

      استاد گفت: در نظر بگيريد که شما يک دانشگاه شبانه روزي بسيار بزرگ تاسيس کرده ايد و عده زيادي استاد را به استخدام در آورده ايد و دانشجويان بسياري را پذيرفته ايد و دستورالعمل و دروسي را براي آنها در نظر گرفته ايد ولي اين دانشگاه شما با دانشگاههاي ديگر يک فرق اساسي دارد و آن اين است که از آن دانشجويان خواسته ايد که فقط يک درس را بخوانند و يک کار را انجام بدهند و مخارج آنها را هم خود شما  مي پردازيد تا از آن دانشگاه فارغ التحصيل بشوند.

      شما به آنها گفته ايد که پس از قبولي در خواندن آن کتاب و انجام دستور العملهایی که از شما مي خواهد پس از پايان تحصيلات و موفقيت در امتحانات، به شما بهترين چيزها را از مسکن و غذا و همسر و باغ و راحتي و آسايش اعطا خواهد کرد. آنها هم تعهد داده باشند و قبول کنند که با اين شرايط در دانشگاه شما به تحصيل بپردازند و به آنها گفته باشيد که نتيجه دسترنج و کارهايتان از خوب و يا بد،  هر چه باشد عايد خودتان خواهد شد.

     اما با کمال تاسف شما ملاحظه کنيد که در طول چند سالي که تمام اين دانشجويان در آن دانشگاه حضور دارند به جاي کارهايي که از آنها خواسته ايد عده اي بيکار نشسته اند و عده ي ديگري دارند در محیطهای ناخوشایند با صدای موسیقی به رقص پایکوبی می پردازند و یا با هم گلاويز مي شوند و براي به دست آوردن صندلي و جايگاه و مقام ديگران به جان هم افتاده اند  تا آنجا که چند نفر از آنها به قتل مي رسند و کشته مي شوند و عده اي مدام دارند اموال ديگران را مي دزدند و گروهي از هم غذاها و خوراکي ها و پولهای دیگران را مي قاپند و بعضي مشغول کارهاي زشت و ناهنجارند و گروه ديگري دارند به هر کاري بجز آنچه شما از آنها خواسته ايد دست مي زنند. البته عده اي هم با تبعيت از شما و دستوراتتان مو به مو با در نظر گرفتن محتواي آن دستور العمل و فرامين استاتيد آن دانشگاه هيچ عمل خلافي انجام نمي دهند و مشغول وظايف خواسته شده هستند و شما تمام افراد و اعمال آنها را مشاهده مي کنيد دم بر نمی آورید.

     خودتان قضاوت کنيد که در چنين وضعي چه حالي به شما دست مي دهد و در پايان دوره اين دانشگاهي که شما تاسيس کرده ايد با آنها که از اوامر شما سر پيچي کرده اند چه معامله اي خواهيد کرد. ناگفته نماند که شما در طول دوره تحصيل آنها مي توانستید عذر آنها را بخواهيد و
اخراجشان کنيد اما به آنها مهلت و فرصت مي داديد تا شايد جبران کنند و از راههايی که در پيش گرفته اند بر گردند و مدام وظايفشان را به آنها گوشزد مي کرديد و با صحنه هايي که برايشان پيش مي آورديد کاري مي کرديد که عبرت بگيرند اما آنها به قول معروف گوششان بدهکار نبود.

     حال شما بگوييد پس از خاتمه دوره چند ساله آن دانشگاه فرضي، چه کساني زيان ديده اند. مسلما چون مدت تحصیل در آن دانشگاه بدون بازگشت و جبران ناپذیر است، پس از پايان آن دوره، تمام آنها که به توصيه هاي شما اعتنايي نکرده اند پشيمان خواهند شد و اين پشيماني ديگر سودي ندارد زيرا مدت و زمان را از دست داده اند و شما هم از آنها نمي پذيريد که باز هم به آن دانشگاه برگردند چون از خود امتحان خوبي پس نداده اند.

      ضررهايي که آنها پس از پايان آن دوره مي بينند بسيار سنگين و شکنجه آور خواهد بود. عذابي که  آنها خواهند کشيد خيلي وحشتناک و خرد کننده خواهد بود.

      آيا اين ناراحتي و عذاب وجدان را شما براي آنها تدارک ديده بوديد. آيا شما که آن همه راحتي و آسايش را براي آنها فراهم کرده بوديد مي خواستيد آنها با اين وضع روبرو بشوند. هرگز چنين نيست. شما خير خواه آنان بوديد. همه ي چيزهاي مجاني و رايگان را در اختيار آنها گذاشتيد اما آنها قدر آن را ندانستند و آن چند سال دوره دانشگاه را به کارهاي بيهوده و زشت و جرم و جنايت گذراندند و حالا بايد جواب تمام آنها را بدهند.

      از پس از هر گريه آخر خنده اي است         مرد آخر بين مبارک بنده اي است

      خوب مي رسيم به جواب پرسش شما. خداوند، دانشگاه به اين بزرگي که عالم وجود باشد را آفريد و براي ما پيامبران و کتابهاي آسماني که آخرين آنها قرآن کريم است را به عنوان دستور العمل توسط پیامبرانش براي هدايتمان فرستاد و همه نوع اسباب آسايش و راحتي را در دنيا برايمان فراهم کرد اما آيا ما انسانها به دستور پيامبران خدا و قرآن کريم داريم عمل مي کنيم. شما نگاه کنيد و ببيند در دنيايي که ما زندگي مي کنيم چه خبر است. تنها چيزي که در آن ديده نمي شود انسانيت و آدم بودن است. ما الآن در روي اين کره خاکي چندين هزار آواره داريم که بخاطر جنگها و کسب پست و مقام پرستي و زياده طلبي عده اي از گرسنگي و بي دارويي و نبودن سرپناه دارند با مرگ دست و پنجه نرم مي کنند.

      گروهي مدام در اين دنيا به خاطر مشتي خاک و يا پول و طلاي بيشتر داشتن و از اين قبيل چيزها انسانهاي بيگناه زيادي اعم از کودک و زن و سالخوردگان و بيماران و حتي جوانان را به خاک و خون مي کشند. راستي اصل هدف از آفرينش ما انسانها که تنها عبادت خداوند بود و فرمود: و من موجودات ناديدني و انسانها را نيافريدم مگر براي اينکه مرا عبادت کنند (سوره ذاريات آيه 56) چه شد و کجا رفت؟ عمر کوتاه ما در اين دانشگاه عظيم آفرينش رو به اتمام است و ما با مرگ از آن فارغ التحصيل خواهيم شد اما چه ياد گرفتيم و خداوند از ما چه خواست و ما با خود چه چيزهاي به درد بخور و خوبي براي عرضه کردن به خداوند به عالم برزخ پس از مرگ و روز قيامت خواهیم برد.

      ما بايد ببينيم براي چه به اين دنيا آمده ايم. آيا خداوندي که عقل کل است و هيچ نيازي به کسي و چيزي ندارد ما را بيهوده آفريده است؟

      ما در اين دنيا عقل و اراده و اختيار و فهم و شعور داشتيم و داريم و مي دانستيم و مي دانيم که هر موجودي بي دليل و علت آفريده نشده است و الآن هم مي دانيم که خداوند ما را براي اين آفريد که او را عبادت کنيم پس بايد عواقب کارهاي عمدي و اختياري و هر عمل زشتي را که انجام داده و مي دهيم در آينده که جاي آن در عالم برزخ و يا روز قيامت است را تحمل کنيم. بايد اين را هم بدانيم که هر عملي که انجام مي دهيم يک صورت ظاهری و یک صورت ملکوتي دارد. مثلا خوردن مال يتيم مانند خوردن آتش است. ( سوره مبارکه نساء آيه 12) و يا غيبت کردن از ديگران، مانند خوردن گوشت مرده است. (سوره مبارکه حجرات آيه 12) هر کاری اعم از بد و خوب یک ماورای دیگری دارد که ما نمی توانیم آن را مشاهده کنیم.

     این ملکوت اعمال و کارهای بد و خوب ما می شود گفت مانند کدهای کامپیوتری هستند که با ظاهری تشکیل شده از حروف و اعداد و علامات نامفهومی که ما از آنها می بینیم و احساس می کنیم تبدیل به عکس و لوگو و از این قبیل چیزها می شوند که به وجود آورنده آن اراده کرده است و ما صورت واقعی آنها را هنگامی که ظاهر شدند می توانیم ببینیم.
 
      پس گفتیم که هر عملي داراي يک ملکوتي است و هر عمل زشتي که ما در حال حاضر در اين دنيا انجام مي دهيم در روز قيامت به صورت ملکوتي آن عمل که مانند سوختن با آتش و خوردن آب جوشان و غذايي از کله ديو و ضريع و غسلين و کوبيدن پتک آهنين بر سر و از اين قبيل هستند، ظاهر و براي ما به عنوان عذاب جهنم، قابل لمس و رویت خواهند شد که شما از آن به عنوان شکنجه خداوند نام برديد. اما بدانيد که اين شکنجه هاي روز قيامت کار خود ماست که ما در آنجا با صورت واقعيشان با آنها روبرو می شويم نه اينکه العياذبالله خداوند شکنجه گر باشد.

     خداوند همه ما را که آفريده است دوستمان دارد و هرگز نمي خواهد حتي يک نفر از ما را به جهنم بفرستد و عذاب کند. اگر هم خداوند در روز قيامت فرد يا افرادي را عذاب مي فرمايد براي اين است که مدتي که معلوم نيست چقدر طول بکشد از گناه پاک شوند و لياقت براي رفتن به بهشت را پيدا کنند. آيا اگر پزشکي در همين دنيايي که ما هستيم به علت لزومي که ايجاب مي کند پاي کسي را قطع و يا يکي از چشمهاي او را تخليه کند و از اين قبيل کارها، شما به آن پزشک مي توانيد بگوييد که او شکنجه گر است؟  البته گفتني است که عده اي آنقدر گناهانشان زياد و غير قابل بخشش است که براي هميشه در جهنم باقي خواهند ماند. گفتنی است که خداوند می فرماید همیشه برای بازگشت به سوی خودش در توبه را باز گذاشته است و او بسیار بخشنده و مهربان است و این ما هستیم که سستی کوتاهی و اهمال می کنیم.  

      جهت اطلاع بيشتر مي توانيد به آيات زير از قرآن کريم نيز مراجعه بفرماييد.

        1 - آيه 77 از سوره مبارکه آل عمران.

        2 - آيات 85 تا 89 از سوره مبارکه آل عمران.

+ نوشته شده توسط nahid در سه شنبه سیزدهم تیر ۱۳۹۶ و ساعت 10:37 |
خدایی که نمی شناسم...
ما را در سایت خدایی که نمی شناسم دنبال می کنید

برچسب : خدا,نمی,شناسم,شکنجه,خداوند, نویسنده : 7nahidkhirolahi8 بازدید : 195 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 2:55