سپاه و ارتش از نظر امام علي (ع)

ساخت وبلاگ

ماجرای پوشیدن لباس سپاه توسط نمایندگان مجلس چه بود؟

                                           سپاه و ارتش از نظر امام علي (ع)

      در نامه اميرالمؤمنين (ع) به مالك اشتر در باره سپاه و ارتش چنين آمده است: «و اعلم ان الرعية طبقات لايصلح...فمنها جنود الله...فالجنود باذن الله حصون الرعية...». بدان اى مالك كه رعيت از گروههاى مختلف تشكيل يافته و هر گروه مكمّل گروه ديگري است و هيچكدام از ديگرى بى نياز نخواهد بود. بخشى از آنها لشكريان خدايند. بخش ديگر نويسندگان عمومى و خصوصى...اما لشكريان ـ به اذن پروردگار ـ دژهاى استوار رعيت و زينت زمامداران و مايه عزت و شوكت دين و راههاى تأمين امنيت كشورند رعيت جز به وجود ارتش بر پا نمي ماند، و از سوى ديگر، ارتش نيز جز بوسيله خراج (ماليات دولتى) قوام و بقائى نخواهد داشت زيرا آنها با خراج، براى جهاد با دشمن تقويت مى شوند و جهت تأمين هزينه خويش بدان تكيه مى زنند و نياز زندگى خود را بدان برطرف مى سازند ...

    پس كسى را به فرماندهى سپاهت بگمار كه با اعتماد كاملى كه به وى دارى او را خيرخواه خدا و رسول خدا و خيرخواه پيشوايت تشخيص دهى. پاكدامنترين فرد و بردبارترين شخص باشد. كسى باشد كه دير بخشم آيد و عذر پذير بُوَد. نسبت به ضعفا مهربان و در برابر زورمندان قوى و نيرومند باشد. كسى باشد كه خشونتِ طرف، وى را تحريك نكند و مشكلات، وى را از پاى درنياورد.

... آنگاه از آنان آنگونه تفقد كن كه پدر و مادر از فرزندشان تفقد و دلجوئى مى كنند و نبايد لطفى كه درباره آنها روا مى دارى در نظرت بزرگ جلوه كند، و نيز نبايد لطف و محبتى كه با بررسى وضع آنها مى نمائى هر چند اندك باشد خرد و حقير بشمارى، زيرا همين لطف و محبتهاى اندك آنان را به خيرخواهى و خوش بينى نسبت به تو وادار مى سازد. هرگز به اعتماد كارهاى مهمى كه براى آنها انجام داده اى از لطفهاى جزئى و محبتهاى موضعى نسبت به آنها چشم مپوش زيرا همين محبتهاى جزئى جائى براى خود (در دل آنها) دارد كه بدان سود مى برند و كارهاى مهم كه اركان زندگى آنها را تشكيل مى دهد و ضروريات زندگى آنها را تأمين مى كند جاى ديگر دارد.

     مى بايست مقرّبترين فرمانده ارتش به نزد تو آن فرمانده باشد كه در كمك به سپاهيان بيش از همه همدردى كند و از امكانات خود بيشتر در اختيار آنها نهد آنچنان كه هم نفرات ارتش و هم كسانى كه تحت تكفل آنها هستند اداره شوند تا همه آنها تنها به يك چيز بينديشند و آن جهاد با دشمن باشد. چه محبت و مهربانى تو نسبت به آنها دلهاى آنان را بتو متوجه مى سازد. (نهج : نامه 53) از نامه هاى اميرالمؤمنين (ع) به فرمانداران و بخشداران شهرهائى كه در مسير عبور لشكر مى باشند:

    اما بعد: من سپاهى را بسوى نبرد بسيج كردم كه با خواست خدا از آباديهاى شما مى گذرند و آنها را بدانچه خداوند بر آنها واجب كرده سفارش نموده ام. به آنها گفته ام كه از آزار مردم و ايجاد ناراحتيها و مشكلات خوددارى كنند و من بدين وسيله در برابر شما و كسانى كه در پناه شما هستند از مشكلاتى كه سپاهيان بوجود مى آورند از خود، رفع مسئوليت مى كنم (كه آنها حق رساندن هيچگونه زيان را به كسى ندارند) مگر اينكه آنها سخت گرسنه شوند و راهى براى سير كردن خود نيابند. (كه در اين صورت مجازند بقدر ضرورت رفع نياز خويش سازند) بنابر اين اگر كسى از آنها چيزى را از روى ستم از افراد گرفت وظيفه داريد او را در برابر عملش كيفر كنيد، (و شما را نيز توصيه مى كنم كه) اشرار و بى خردان منطقه را از آزار و زيان زدن به آنها جلوگيرى كنيد و در موارد ضرورت كه مجازند متعرض آنها مشويد. من خود به دنبال سپاه در حركتم، شكايات خود را به نزد من آريد. در مواردى كه آنها بر شما چيره شده و شما قدرت دفع آنها را جز به مدد خداوند و بواسطه من نداريد به من مراجعه كنيد. كه من به يارى پروردگار آنها را اصلاح مى كنم و روش اخلاقى آنها را دگرگون مى سازم. (نهج : نامه 60)

    از اميرالمؤمنين (ع) نقل شده كه فرمود: جهان باغى است كه شريعت آن را آبيارى مى كند و شريعت فرمانروائى است كه اطاعتش بر همگان واجب است و اطاعت سياستى است كه حكومت بر مدار آن استوار است و حكومت سرپرستى است كه ارتش بازوى آن است و سرباز ارتش نيروئى است كه مال نگهدار آن است و مال روزيى است كه رعيت گرد آورنده آن است و رعيت انبوه جمعيتى است كه عدالت آن را به بندگى مى كشد و عدالت پايه اى است كه جهان هستى بدان استوار مى ماند.

    از ابن عباس روايت شده كه پيغمبر(ص) فرمود: بهترين عدد گروهان اعزامى چهار صد و بهترين عدد سپاه چهار هزار نفر است و لشكرى كه مشتمل بر دوازده هزار رزمنده باشد اگر با استقامت و صداقت باشند شكست نخواهند خورد. (بحار: 78 و 83 و 100 و61)

خدایی که نمی شناسم...
ما را در سایت خدایی که نمی شناسم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7nahidkhirolahi8 بازدید : 229 تاريخ : سه شنبه 8 مرداد 1398 ساعت: 0:06