قيام توّابين

ساخت وبلاگ

https://emamat.org/wp-content/uploads/2022/07/7-2_273232_.jpg
قيام توّابين

قیامِ تَوّابین از نخستین قیام‌های شیعیان پس از واقعه کربلا است که با هدف انتقام از قاتلان امام حسین (ع)، جبران کوتاهی در یاری امام حسین (ع) و سپردن حکومت به اهل بیت (ع)، توسط برخی از سران شیعه و به رهبری سلیمان بن صُرَد خزاعی و مسیب بن نجبه، عبدالله بن سعد، عبدالله بن وال، رفاعة بن شداد و حصین بن نمیر، شرحبيل بن ذی‌الكلاع، ادهم بن محرز ، ربيعة بن مخارق، جبلة بن عبدالله و ديگران در کوفه شکل گرفت.

‌توابین پس از واقعه عاشورا در سال ۶۱ قمری، مخفیانه به جمع ‌آوری نیرو و اسلحه پرداختند. گفته شده به دلیل عدم ‌همراهی مختار ثقفی با آنها به علت بود كه بسیاری از شیعیان، همراه توابین نشدند. این قیام در سال ۶۵ قمری در مقابله با لشکر شام به فرماندهی عبیدالله بن زیاد در منطقه عین الورده رخ داد و پس از جنگی چهار روزه و کشته شدن بسیاری از توابین خاتمه یافت و باقیمانده سپاه به رهبری رفاعة بن شداد عقب‌نشینی کردند. ایجاد یک تشکل منسجم از شیعیان بر پایه تفکر شیعی و تحت تأثیر شهادت امام حسین (ع) از نتایج این قیام بر عليه بني اميّه برشمرده شده است.
انگیزه قیام

پس از واقعه عاشورا و شهادت امام حسین (ع) و یارانش در سال ۶۱ هجری، برخی شیعیان که با وعده بیعت، از حسین بن علی (ع) دعوت کرده بودند به کوفه بیاید و پس از پیمان‌شکنی و یاری نرساندن به امام (ع)، سخت پشیمان شده بودند، تصمیم بر آن گرفتند که گناه و اشتباه خویش را جبران کنند. آنان در جلسات متعدد به این نتیجه رسیدند که این ننگ جز با کشته‌شدن در راه امام حسین (ع) و گرفتن انتقام از قاتلان وی پاک نمی‌ شود.

برخی از محققان احتمال قوی داده‌اند که یکی از عوامل مهمّ حرکت توّابین که بعد در کوفه سر بلند کردند و قیام کردند خطبه حضرت زینب (س) در کوفه و فرازهایی از آن است که فرموده اَلا فَلا رَقَأَتِ العَبرَةُ وَ لا هَدَأَتِ الزَّفرَة؛ گریه‌ ی شما هرگز بند نیاید. این چه گریه‌ای است که شما می کنید؟ می دانید چه کردید؟ اِنَّما مَثَلُکُم کَمَثَلِ الَّتی نَقَضَت غَزلَها مِن بَعدِ قُوَّةٍ اَنکاثا شماها با اني کاری كه کردید همه‌ی زحمات گذشته‌ی خودتان را نابود کردید.

شکل‌ گیری قیام

چند ماه پس از واقعه کربلا، حدود صد تن از شیعیان در خانه یکی از چهره‌های سرشناس کوفه به نام سلیمان بن صُرَد خزاعی جمع شدند. سلیمان در این جلسه با اشاره به آیه ۵۴ سوره بقره و توبه قوم موسی خطاب به حاضران گفت: ما وعده یاری به اهل بیت پیامبر (ص) دادیم اما یاری‌شان نکردیم. در انتظار فرجام کار ماندیم تا آن که فرزند پیامبرمان کشته شد. حال خدا از ما راضی نمی‌شود مگر آن که با قاتلان او بجنگیم. شمشیرها را تیز کنید و اسب و نیروها را فراهم سازید تا فراخوانده شوید.

پس از سخنان سلیمان، دیگر بزرگان شیعه و یاران امام علی (ع) نظیر مسیب بن نجبة فزاری، رفاعة بن شداد بجلی، عبدالله بن وال تمیمی و عبدالله بن سعد ازدی به سخنرانی پرداختند و سرانجام سلیمان بن صرد خزاعی به رهبری قیام برگزیده شد. بنابر سخنان و جلسات توابین، اهداف آنان در دو جهت بود: خونخواهی از قاتلان امام حسین (ع). سپردن حکومت به خاندان پیامبر اکرم (ص). برخی مورخان، قیام توابین را در ردیف نخستین قیام شیعیان پس از واقعه عاشورا ذکر کرده‌اند.


گردآوری نیرو

تشکیل جلسات هفتگی توابین در سال ۶۱ قمری به صورت پنهانی درباره شکل گیری جنبش، از تهیه نیرو گرفته تا موعد قیام در حضور سلیمان بن صرد برگزار می‌شد. آنان مخفیانه درون کوفه و قبایل اطراف به تهیه نیرو و اسلحه پرداخته و مقدمات جنگ را آماده می‌ کردند. به دنبال تشکیل سپاه، سلیمان بن صرد خزاعی در سال ۶۴ قمری نامه‌هایی را به سعد بن حذیفه، رهبر شیعیان مدائن و مثنی بن مخرمه عبدی از بزرگان شیعه در بصره می‌ نویسد و آنان را به قیام فرا می‌ خواند. شیعیان بصره و مدائن نیز در پاسخ به نامه سلیمان، آمادگی خویش را اعلام داشته و پذیرفتند که در قیام آنان شرکت کنند.

آغاز قیام

سلیمان بن صرد در ربیع الاول سال ۶۵ قمری قیام خود را شروع کرد. هرچند افراد زیادی وعده داده بودند که همراه وی می‌شوند اما سرانجام چهار هزار نفر در نخیله، محل تجمع سپاه توابین، حضور یافتند. نقل گردیده که مختار ثقفی، سلیمان را فاقد دانش سیاسی و نظامی می‌دانست و بخش عظیمی از شیعیان به این دلیل از سپاه سلیمان جدا شدند. لشکر توابین در ۵ ربیع‌الاول از نخیله راهی دمشق شدند.

هنگامی که سپاه به کربلا رسید، از اسب‌ها پیاده شدند و گریان خود را به قبر امام حسین (ع) رسانده و اجتماع پرشوری را تشکیل دادند. سلیمان در میان آنان گفت: خدایا تو شاهد باش که ما بر دین و راه حسین (ع) و انتقام از دشمن و قاتلان او هستیم. توابین نیز به دعا پرداختند كه تا حال که توفیق شهادت در رکاب حسین (ع) نصیبشان نشده است، خداوند آنان را از شهید شدن پس از او محروم نسازد.

شروع پیکار

توابین قبل از رسیدن لشکر شام، در منطقه عین الورده اردو زده و پنج روز در آن جا به استراحت پرداختند. سلیمان در روز کارزار به تبیین پیکار و سفارشات جنگی پرداخت و جانشینان خویش را معرفی کرد. وی خطاب به حاضرين گفت: اگر من کشته شدم فرمانده سپاه مسیب بن نجبه است و پس از او، عبدالله بن سعد بن نفیل فرماندهی سپاه را بر عهده بگیرد. پس از کشته شدن او، عبدالله بن وال و رفاعه بن شداد دیگر فرماندهان نبرد توابین هستند.

در ۲۵ جمادی الاول، دو سپاه برابر یکدیگر قرار گرفتند و نبرد بین توابین و لشکر شام آغاز شد.فرماندهی سپاه شام را عبیدالله بن زیاد (سردار سپاهي كه با امام حسين - ع در روز عاشوراي سال 61 هجري در كربلا جنگيد) بر عهده داشت. حصین بن نمیر، شرحبيل بن ذی الكلاع حميری‏، ادهم بن محرز باهلى‏، ربيعة بن مخارق عنوى‏ و جبلة بن عبدالله خثعمى‏ وی را همراهی می‌ کردند.

عاقبت کارزار

پس از نبرد چهار روزه، بسیاری از توابین کشته شدند و بقیه در محاصره سپاه دشمن قرار گرفتند. فرماندهان توابین یکی پس از دیگری به شهادت رسیدند و اندک باقیمانده آنان به فرماندهی رفاعه بن شداد بجلی مجبور به عقب‌نشینی شدند. توابین در مسیر بازگشت به شیعیان بصره و مدائن برخوردند که به یاری آنان آمده بودند و پس از ابراز اندوه به شهرهای خود بازگشتند. پس از شکست توابین و رسیدن به کوفه، مختار ثقفی که در زندان به سر می‌برد، به تمجید از سلیمان و شهدای قیام پرداخت و وعده داد که انتقام توابین را گرفته و به خونخواهی امام حسین (ع) قیام کند.

نتایج

سید حسین محمد جعفری در کتاب تشیع در مسیر تاریخ معتقد است اگر چه توّابین به ظاهر در برابر سپاه اموی شکست خوردند، اما توانستند برای نخستین بار، تشکل منسجمی از شیعیان به وجود آورند و چون قیام آنان بر پایه تفکر شیعی و تحت تأثیر شهادت امام حسین (ع) شکل گرفته بود، موجب پیشرفت تشیع شد. در مقابل این دیدگاه، سید علی خامنه‌ای تاریخ پژوه، بر این باور است که چون توابین به موقع اقدام نکردند نتوانستند کاری از پیش ببرند او می ‌گوید:

فریضه وقت دارد، در وقت خود باید فریضه را انجام داد ... بعضی می‌ گذارند وقت که گذشت فریضه را انجام می‌دهند، مثل توّابین، توّابین آن‌وقتی که باید می‌ آمدند که عاشورا بود نیامدند، وقتی آمدند که کار از کار گذشته بود. وی هم‌چنین معتقد است که هر چند عدّه‌ی توّابین، چند برابر عدّه‌ی شهدای کربلاست... اما اثری که توّابین در تاریخ گذاشتند، یک هزارم اثری که شهدای کربلا گذاشتند، نیست! به‌خاطر این‌که در وقت خود نیامدند. کار را در لحظه‌ی خود انجام ندادند. دیر تصمیم گرفتند و دیر تشخیص دادند.

خدایی که نمی شناسم...
ما را در سایت خدایی که نمی شناسم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7nahidkhirolahi8 بازدید : 44 تاريخ : پنجشنبه 21 دی 1402 ساعت: 15:15